قبل از اینکه اصلا بخوام نقد و بررسی فیلم هندی پاتان (Pathaan) رو شروع کنم، بذارین حجت رو با این جمله براتون تموم کنم: «موقع دیدن فیلم پاتان به کل مغزتونو در بیارین بذارین یه گوشه تا فقط از وجود پر برکت شاهرخ خان فیض ببرین!»
داستانک
تروریستهای پاکستانی یه مامور هندی رو توی آفریقا گیر انداختن. ایشون یه مامور همه فن حریف به نام پاتانه که دنبال یه نفره و قراره از طریق اون یه نفر به یه چیزی برسه تا با اون چیز هند رو نجات بده!
نقدک
از همون اول برای دیدن فیلم هندی پاتان بهتره تکلیفمون با خودمون روشن باشه. قرار نیس یه فیلم پر مغز با یه داستان کار شده و شخصیتپردازیهای لایهای حتی درحد فیلم ملنگ ببینیم؛ قراره با یه فیلم اکشن پر از خالیبندی تو مایههای The Fast & Furiousکه یه شبهپراید رو فرستادن فضا روبهرو بشیم.
داستان فیلم پاتان از جایی شروع میشه که با یه سری فلاشبک توی فلاشبک ما با جناب پاتان که یه مامور اندِ خفنبازی هندیه آشنا میشیم. حضرت پاتانی که متولد شده فقط کشورش هند رو نجات بده و نذاره گزند بدخواهان دامان این مام وطن رو بگیره.
توی همین فلاشبک اندر فلاشبکها متوجه میشیم یه جیم نامی هم هست که بخاطر یه سری مسائل شخصی از این مام وطن کینه به دل گرفته و باهاش تسویه حساب شخصی داره. در نتیجه یه گروه از اراذل و اوباش ارتشی رو از همه جای دنیا دور خودش جمع کرده تا ریشه کل عالم بشریت رو بخشکونه.
در همین گیر و دار خیلی هندیوار پای یه خانم دکتر دافی هم به نام روبینا محسن که ملیت پاکستانی داره به زندگانی حضرت پاتان باز میشه. این دو نفر بازو در بازو راه میفتن تا اون چیزی رو که معلوم نیس چیچی هس رو پیدا کنن تا نذارن رسالت جناب پاتان روی زمین بمونه و درنتیجه هند رو از چیزی که معلوم نیس چیه نجات بدن!
اما تقدیر مثل همیشه برای مرد آزادهی مام وطن بازیهای کثیفی رو در نظر گرفته و تا فک و صورت اون بنده خدا رو پایین نیاره، بیخیال این بزرگمرد گیسبلند نمیشه. ولی جناب پاتان بیدی نیست که با این بادهای فتخ به خودش بلرزه و با ژانگولربازیهاش مشت کوبندهای به دهان هر کس و ناکسی میزنه که سر راهش قرار میگیره.
فیلم هندی پاتان عملا داستان پیچیدهای نداره. کل فیلم عین اسمش فقط در مورد حضرت پاتانه و خوشبختانه بخاطر این جناب پاتانِ فوق جذاب و دلبر بعد از چندین سال چشممون به جمال پر کمال شاهرخ خان روشن شده و دیگه هم قرار نیس مثل آخرین فیلمش زیرو کاراکترش غیرقابل تحمل باشه. اینجا یک عدد پاتان بهسان پرینس چارمینگهای دنیای دیزنی داریم که با جینگولکبازیهای خفنش دل و دین رو از بینندههایی که مغزشونو قبلا توی صندوق گذاشتن میبره!
تقریبا داستان هیچ غافلگیری هم نداره و تنها غافلگیریش برای منی که خوشبختانه هیچ مقالهای در موردش نخونده بودم و حتی تریلرشم ندیده بودم، یه حرکت کراساوری به دوتا فیلم هندی دیگه بود که حسابی بهم چسبید! اسپویل نمیکنم که شما هم وسط تمام کلیشههای فیلم یهو سورپرایز بشین و یکم حالتون جا بیاد!
توی شخصیتپردازی هم جز اینکه پاتان از هر نظر یه جنتلمنِ همه چیز تمومه، من قصهای رو که پشت اسم و رسمش بود دوست داشتم؛ جدا از این مرد شریف، کاراکتر جیم هم با اینکه عین همهی کاراکترای دیگه فِلَت بود ولی باز بخاطر گذشتهاش میشد پَست شدنشو درک کرد و صرفا یه روانیِ خودعاقلپندارِ آدمکش نبود که بخواد با یه بشکن نصف بشریت رو غیب کنه تا جهان رو به تعادل برسونه. (هرچند من اون روانیِ مورد نظر رو هم دوس داشتم!)
خانم دکتر روبینا هم که فقط برای اضافه کردن چاشنی عشقولانه به داستان و بالا بردن دُزِ جذابیت بصری فیلم تشریف فرما شدن و در کنار کاراکترای فرعی دیگه به هرچه جذابتر کردن مردِ مام وطن جناب پاتان کمک به سزایی فرموندن.
با اینکه فیلم هندی پاتان نه توی داستان و نه توی شخصیتپردازی هیچ پیچیدگی و ظرافتی نداره، یه جورایی شبیه تمام فیلمهای ابرقهرمانی یا قهرمانپروریه دیگهس، اما یه نکتهی مثبتی داره و برخلاف همیشه که دشمن یه کشور رو یه کشور دیگه نشون میدن، این بار دشمن یه کشور رو یه فرد نشون دادن و حتی برخلاف خیلی از فیلمهای آمریکایی که همیشه روسیه و روسها آدم بده فیلمها هستن این بار آدم بدهی داستان از دل خود کشور هند اومده بیرون. درکنارش سعی شده حتی ملت و دولت پاکستان رو هم از بحث تروریستی کنار بذارن تا نه سیخ بسوزه نه کباب و این وسط به هیشکی علنی بیاحترامی نشه و به مردم پاکستان برنخوره.
چون داستان پیچ و خمی نداره، توی اجرا هم بازیگرای کاربلدش برای بازیهای زیرپوستی و چند لایه به سختی نیفتادن. قسمت سخت بازیگریشون قطعا حرکات فیزیکی و اکشن فیلم بوده.
مطمئنا مهمترین دلیل فروش فیلم پاتان حضور شاهرخ خان بعد از پنج سال اونم در یه همچین نقش اکشنیه. (البته ما قبلا یه حضور افتخاری ازش رو توی فیلم براهمَسترا دیده بودیم و تنها جذابیت اون فیلم هم همون حضور چند دقیقه شاهرخ خان بود.) شاهرخ خان با فیزیک بدنی بالاش تونسته از پس صحنههای اکشن بربیاد و با ذات شیرین خودش کاراکتر پاتان رو جوری دوستداشتنی بازی کرده که برای اینکه به دل بیننده بشینه تلاش زیادی لازم نداشته. با اینکه فیلم کمدی چندانی نداره ولی با نمک ریختنای به اندازهش جلوی یُبسی داستان رو گرفته. درضمن طوری هم نبوده که انقد قربون خودش بره که بیننده رو از دیدنش دل زده کنه.
جان آبراهام هم در نقش جیم باید یه کلهخر مشت و لگدانداز میبود که به اندازه خودش بَداَس بود. خوشبختانه بازیِ اغراقآمیزی هم نکرده که حرص بیننده رو دربیاره. در حد و اندازهی کاراکترش از پس کارش خوب براومده و خصوصا زد و خوردهاش با شاهرخ خان حسابی به مذاق بینندههای هندی خوش اومده.
دیپیکا پادوکون هم باوجود اینکه قبلا بازیگریِ توانمندش رو ثابت کرده ولی همین که حضور داشته باشه برای بالا بردن جذابیتهای بصریِ فیلم کفایت میکنه. توی فیلم هندی پاتان هم با اینکه نقش تزئینی داره ولی وجودش انقدری به دل میشینه که دکوری بودن کاراکترش کمتر به چشم میاد.
کلا بعد از فیلم قطار سریعالسیر چنای ثابت شده که زوج شاهرخ خان و دیپیکا توی فیلمهای اکشن بزنبهادری جواب میده. چراکه تماشاگرهای هندی فارغ از اینکه فیلم اصلا داستانی داره یا نه علاقهی وافری به قهرمانهای وانپانچیمَنی دارن که با یه مشت شونصد پنجاه تا آدمو از پا درمیارن و با یه چوب یه ماشینو چپه میکنن. بعدشم دست دلبرجان رو میگیرن میرن سیِ زندگیشون.
توی فیلم پاتان هم تمامِ هَم و غَمِ سازندهها فقط اضافه کردن سکانسهای باربط و بیربط اکشن بوده. اکشن فیلم در کنار اینکه از نوادگانِ رَمبو و برادرکاپتان آمریکا و حرکت نبردِ طناب با هلیکوپتره، از اقوام نزدیک فیلم سریع و خشمگین هم هست و به کل با جاذبهی زمین بیگانهس. اصن این سوسول بازیا توی فیلم پاتان جایی نداره و ملت بدون اینکه ککشون بگزنه روی کامیون و قطار جفتک چهارگوش میندازن و خیلی بازیکامپیوتریطور همه حریفا رو شَتَک میکنن. بعدشم با یه آسپرین کل استخونای شیکستهشدهشون رو جا میندازن. همین قدر شیک و مجلسی!
اما چیزی که از همون اوایل فیلم پاتان حسابی منو اذیت کرد، نه اکشن اغراقآمیز و خالیبندیهای فیلم بود و نه حتی جلوههای ویژهی ضعیفش توی بعضی از صحنهها ؛ بلکه اون گریم دیجیتال فوق رواعصابی بود که روی صورت شاهرخ خان و بقیه بازیگرا انجام داده بودن. انقدر این گریم دیجیتال مسخره و بیمورد بود که همش منو یاد فیلم فَن مینداخت که بخاطر گریم شاهرخ خان اصلا نتونسته بودم تحملش کنم و دراپش کرده بودم. دیدن چین و چروک بازیگر قرار نیس هیچی از ارزشهای اونو کم کنه و این کارشون همزمان هم بیاحترامی به بازیگره و هم به بیننده!
این گریم دیجیتال مسخره درحد گریم مضحک کارتیک آرین توی فیلم عشق امروزی بود!
فیلم هندی پاتان در مقایسه با فیلهای قبلی کارگردانش مثلا فیلم بنگ بنگ موزیک ویدیوی خاصی نداره و حتی مثل فیلم جنگ خبری از شو و بزن بکوبی هم نیس. صرفا زمانی که تصویر به قدوم مبارک دیپیکا متبرک میشه یه آهنگی پخش میشه و توی تیتراژ آخرشم برای خالی نبودن عریضه یه قر و اطواری جا دادن.
با صرف نظر از طیالارض دائمیِ کاراکترا به نصف کرهی زمین و بیخیال شدن تمام خالیبندیها و کم و کاستیهای فیلم، همینکه سازندهها تصمیم گرفتن یه سری فیلم رو بهم پیوند بدن تا جهان داستانیِ جدیدی رو به وجود بیارن برای من شخصا حرکتِ دوستداشتنیای بود.
همونطوری که توی پاراگراف ابتداییِ مقاله قبل از نقد و بررسی فیلم هندی پاتان (Pathaan) گفتم، برای اینکه از دیدن این فیلم لذت ببرین بهتره منطقتون رو ببوسین بذارین کنار. فیلم پاتان بیشتر یه فیلم تینیجری و ابرقهرمانطوریه. پس به عنوان یه مخاطب بزرگسال صرفا این فیلم رو برای دیدن بازیگرای جذاب و دلبرش کنار همدیگه و یه عالم مشت و لگد انداختن بیمورد، خصوصا ابرخالیبندیهای اکشنش تماشاش کنین. تا بعد از مدتها از برکت حضور شاهرخ خان روی پرده و زیباییهای دیپیکا و ژستهای آدمبَدهایه جان آبراهام متفیض بشین. در غیر این صورت اگه فیلم رو نبینین هم هیچی از دست ندادین!
سکانس غافلگیرکننده فیلم پاتان
- تنها لحظهی فیلم که سورپرایزش چسبید
دیالوگ معنیدار فیلم پاتان
- دیالوگ وامگرفته از سخنان جان اف.کندی که مانیفست فیلم بود
پاتان: سرباز نمیپرسه کشورش براش چه کاری کرده؛ میپرسه که برای کشورش چیکار میتونه بکنه!
(منبع عکس شاخص مقالهی نقد و بررسی فیلم هندی پاتان (Pathaan) ، منبع عکسهای غیر اوریجینال بهشون پیوست شده)