اختلال چند شخصیتی که معمولا دستمایه ژانر تریلر و ترسناکه، اینبار توی سریال «منو بکش ، درمانم کن» با ژانر کمدی رمانتیکش ابعاد دیگه ایش رو به تصویر میکشه.
داستانک
«چا دوهیون» وارث هُلدینگ «سونگ جین» وقتی که مجبور میشه از آمریکا به کره برگرده دنبال راهی میگرده که بیماری چندشخصیتیش رو از خونواده ش مخفی کنه. اما با ورود اتفاقی «اُه ریجین» رزیدنت تازه کار روانپزشکی به زندگیش، تصمیم میگیره که مریضیش رو درمون کنه.
نقدک
فقط شنیدن عنوان «منو بکش ، درمانم کن» ، درکنار همکاری دوباره زوج جذاب سریال «عشق مخفی» وسوسه کننده هست.
چه برسه پای نویسنده ی گزیده کاری درمیون بیاد که سریالای قبلیش حرف نداشت.
اما چیزیکه نظر منو جلب کرد، انتخاب یه بیمار چند شخصیتی به عنوان کاراکتر اصلی یه سریال کمدی رمانتیک بود.
اینکه نویسنده از دل یه بیماری ای که فقط براثر یه اتفاق دردناک به وجود میاد چطور میخواد کمدی رو بکشه بیرون و با چه کشمکشی میخواد درام داستان رو حفظ کنه تا درعین حال نه قصه آبکی و لوس باشه و نه خسته کننده.
«جین سووان» نویسنده ایه که قبلا با «رسوایی پایتخت» بهمون نشون داده کارش توی کمدی حرف نداره. کاملا به شیوه ادغام درام و کمدی وارده.
اما قرار دادن یه داستان با پیش زمینه تراژیک تویِ بستر کمدی رمانتیک مثل راه رفتن روی لبه تیغ میمونه. چراکه نباید به صرف کمدی بیماری و رنج بیمار بی ارزش نشون داده بشه.
پس نه تنها این انتخاب جسارت بالایی میخواد؛ بلکه توانمندی ویژه ای رو میطلبه تا توازن لازمو بین ژانرهای قصه برقرار کنه.
اینجا عاملی که باعث این توازن شده، تمرکز روی شخصیتهاییه که براثر بیماریه چا دوهیونه ایجاد شدن نه خود بیماریش.
هر شخصیت گرچه نشون دهنده قسمتهای سرکوب شده درونِ چا دوهیونه اما به قدری جذابه که به تنهایی هویت فردیِ مجزایی داره و خط اصلی داستان وابسته به تک تک شونه. حتی عنوان سریالم بر همین اساس انتخاب شده.
شخصیت پردازی
سناریوی «منو بکش ، درمانم کن» با وجود پلات به ظاهر تکراریش، همون قسمت اول قلابشو میندازه. و بیننده رو گرفتار خودش میکنه.
کاراکتر چا دوهیون بااینکه سرگذشت داغونی داره اما بخاطر وجود شخصیتهای عجیب غریبش بدجوری به دل میشینه.
تعلیقی که بخاطر قضایای سر به مهر گذشته ش و دلیل ایجاد شخصیتاش توی داستان وجود داره باعث میشه بیننده از همون ابتدا درگیر داستان بشه و بخواد سر از همه چی در بیاره.
بماند که طراحی هرکدوم از شخصیتاش جوری ِکه درعین رو اعصابی حسابی هم دوست داشتنی ن.
کاراکتر «اُه ریجین» که براثر قضا و قدر سر از زندگی چا دوهیون در میاره. توی معرفی اولیه ش معلومه برای درمان بیمارش حاضره همه جوره مایه بذاره.
با توجه به خونواده ای که براش تعریف شده، میشه توجیهی برای رفتار بعضا احمقانه ش داشت.
به نسبت اوایل که یکم غیر حرفه ایه، کم کم شخصیتش پخته تر میشه.
«اُه ری اون» برادر دوقلوئه ریجین، تحت هر شرایطی هوای خواهرشو داره. کاراکتر ملوسی که کاملا مکمل دو شخصیت اصلیه.
حضورش به حدی با پیرنگ داستان در ارتباطه که نبودش قابل تصور نیس.
حتی اگه روند اتفاقات معکوس پیش میرفت کاملا قابلیت اینو داشت که نقش اصلی باشه.
شخصیت پردازی کاراکترای منفی مخصوصا انگیزه منطقیِ پشت رفتارشون باعث شده داستان تم هیجان انگیزی داشته باشه.
به ویژه «شین سه گی» ضد قهرمانی که از دل قهرمان اصلی به وجود اومده تا اونو از پا دربیاره. اما در همین به خاک مالیدنها باعث شناخت هرچه بیشتر اون از خودش میشه.
درنتیجه دلیلی که باعث میشه بیننده با «منو بکش ، درمانم کن» ارتباط برقرار کنه جدای تصویرسازی قویِ سناریوش، اون جدال درونی و بیرونیِ کاراکتر چا دوهیون با شخصیتهای درونیشه.
به خصوص وجود ضد قهرمانی که ازبس تودلبروئه باعث میشه یه جاهایی دلمون بخواد اون پیروز میدون باشه.
بازیگری
درسته سناریوی «کیل می، هیل می» از زیردست نویسنده قَدَری بیرون اومده اما عاملی که اونو منحصر به فرد میکنه بازیِ خیره کننده و استثناییه جی سونگه. بازیگری که انتخاب اول این نقش هم نبود.
«جی سونگ» با سریال «محافظت از رئیس» نشون داده بود توی ژانر کمدی پتانسیل خوبی داره.
با سریال قبلیش «عشق مخفی» از شخصیت کاریزماتیکش پرده برداشته بود.
اما اینجا با بازی سازیِ خارق العاده ش به کلی مرزهای بازیگریش رو جابه جا کرد.
برای تک تک شخصیتهای دوهیون وقت گذاشته. لحن، تن صدا، اکت و نگاه متفاوتی رو طراحی کرده. و آخرشم با ترکیب همه شخصیتهای درونی ش، کاراکتر اصلی چا دوهیون رو میسازه.
واقعا بخاطر اهمیتی که برای کارش قائل بود لیاقت جایزه دِسانگ سال رو داشت.
اما حقیقتا بهترین بازیِ «هوانگ جونگ اوم» برمیگرده به سریال «عشق مخفی».
اینجا خواسته از اون قالب دختر سربه زیر و معصوم دربیاد اما یه جاهایی بازی اغراق آمیزش رو اعصابه. به خصوص جیغ و داد بیش از اندازه اوایل سریالش عجیب توی ذوق میزنه.
اما رفته رفته قابل تحملتر میشه. شاید بزرگترین حسنش هماهنگیش با هردوتا بازیگر مرده و اینکه تونسته با کمترین میزان نچسبی و بی و مزگی از پس سکانسهای کمدی بربیاد.
قطعا نقطه عطف بازیگری «پارک سوجون» بر میگرده به اجرای کاراکتر «اُه ری اون».
اون پابه پای بازیگرای با سابقه سریال اومده. هم توی بخش کمدی با بازی بدنی بامزه ش به نمک سریال اضافه کرده و هم با رابطه گرمی که با هردو بازیگر اصلی داشته، باعث شده بخش درام و رمانتیک سریال بیشتر به دل بشینه.
در کنار شیمیِ دلچسب زوج اول، رابطه خواهر برادریه دوست داشتنی و شیرینِ زوج دوم همه رو غافلگیر کرد.
حتی از سریال بعدیشونم بهتر از آب در اومد.
البته تک خال سریال زوج خنده دار و بامزه جی سونگ و سوجونه که با بردن جایزه ی «زوج سال» تاریخ ساز شدن!
صحنه پردازی
عنصر مهمی که باعث شده اثرگذاری هر سکانس چند برابر بشه، موسیقی مخصوصیه که برای هر صحنه ساخته شده.
سرآمدشون آهنگ «توهم شنوایی» ایه.
ترانه ش کاملا براساس محتوای داستان نوشته شده و به احساسات شخصیتهای دوهیون اشاره میکنه.
توی دِرویی که سریال سر جایزه های سال کرد، بهترین «اُ اِس تی» سال رو هم برد.
آهنگای بیکلامشم چه توی موقعیت های کمدی چه توی سکانسهای هیجانی حس و حال لازم رو به فضا داده.
عامل دیگه ای که توی برجسته تر کردن هرچه بیشتر کاراکترا نقش داره، طراحی لباس و گریم مخصوص هر کاراکتره.
لباسای شخصیتهای دوهیون خیلی ظریف کار شده. جوریکه بیننده با دیدن فقط سر و تیپ دوهیون میفهمه الان کدوم شخصیتش ظاهر شده.
اما در مورد ریجین کمکاری شده.
حتی جاهایی لباساش به طرز عجیبی مسخره ن، به خصوص اون گلسرهای بچه گونه ش.
کارگردانی
این همکاری مشترک دو کارگردان سریال، نسبت به کارای انفرادی قبلیشون، یه سر و گردن بالاتره.
انتخاب مناسب بازیگراشون چه در نقش اصلی و چه مکمل رمز موفقیتشون بوده.
بخاطر بازیگیریِ خوبشون و آزادی عملی که در بازی سازی به همه بازیگرا دادن، بین نقشها توازن به وجود آوردن.
بااینکه توی به تصویر درآوردن فیلمنامه و رعایت حال و هواش سرتاسر قسمتها موفق بودن؛ اما بخش تدوینشون ضعیف بوده.
با فلاشبکهای بیخود فقط سریالو کش دادن. که درصورت حذفشون حداقل دوقسمت از سریال کم میشد.
سریال «منو بکش ، درمانم کن» با کاراکتر چند شخصیتی و فضای بین ژانریش، کلیشه های رایج رو میکُشه؛ و با اضافه کردن چاشنی نمک و جذابیت این شخصیت معمولا ترسناکو درمان میکنه.
نه تنها بخاطر بازیِ بینظیر بازیگراش هرقسمت حسابی حال بیننده خوب میشه، بلکه حرفی م برای گفتن داره؛ و فقط برای خندوندن تماشاگرا نیومده.
کمدیه دلچسبی که مثل «گفتن شعری برای اوپا توی قایق تفریحی سر ساعت ده شب»، به دل میشینه.
(منبع عکس شاخص، منبع باقی عکسهای استفاده شده سایت مای دراما لیست و اِیژن درما)